آرک آ

ساخت وبلاگ
دیروز بعد از مدرسه،با لباس های مدرسه،خوشحال از کنسل شدن ساعت ورزش رفتم رستوران.همراه چهار نفر از دوستای جدیدم ک امسال باهاشون آشنا شدم.باغ رستوران"آرک آ".شلوغ بود و پر از توریست.کنار آب روان بودم و داشتم فکر میکردم ک سویشرت نگین ک خیلی نازکه پس چرا انقدر توش گرمم؟؟!!خیلی خوش گذشت.خندیدنامون.عکس گرفتنامون.میخکوب شدن از حضور رئیس رستوران.خاکی بودن بچه ها ک از کلاس گذاشتن و کارد و چنگال خبری نبود.نرجس و درد دندونش ک باید جراحی میشد.مائده و نگرانی اش از اینکه همه ی غذا هارا بخوریم وگرنه باید ببریم:)نگین و بیتا با غش کردنشون برای دوتا جنتلمن خارجی.من و ریسه رفتنام.آخرش بیرون زدن چشمامون از دیدن فاکتور بی رحم.اووووفففف من ینی غذای ارزون انتخاب کرده بودم.نرجس و بیتا و نگین هم مث من.ولی مائده...آخرش هم کل قیمت تقسیم ب 5شد.ولی واقعن میگوش عالی بود و همینطور لقمه کبابش ولی مرغ ذغالیش افتضاح.ی لقمه هم نتونستم بخورم ازش.ی خاطره ی خوب شد برام.

مرسی خدا جون

پ.ن.من چرا انقدر خجالتیم؟؟!!!همش سرم پایین بود.

پ.ن.2:ی هفته ی دیگ تولد یک سالگی وبلاگمه:))))

پ.ن.3:فردا امتحان ادبیات دارم ولی لای کتابو هم باز نکردم.خب عاخه چیکار کنم وقتی بلدم.

manovebam...
ما را در سایت manovebam دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manovebam7o بازدید : 163 تاريخ : چهارشنبه 3 خرداد 1396 ساعت: 7:17